
گرچه مبارزه برای حقوق و جایگاههای برابر جنسیتی قطعاً همزمان با شکلگیری ساختارهای اجتماعی پدرسالار آغاز شدهاند، اما نظریهپردازی در باب آن قدمتی بسیار کمتر دارد. بیتردید میتوان ردپای تلاش برای عقبراندن نظم سلطهی جنسیتی را در متون کهن و ادبیات شفاهی یافت، با این حال اولین متونی که منحصراً به تلاش برای اندیشیدن در این باب، به شکل امروزی آن و در چارچوب نظریهی حق، پرداختند، به اواخر قرن هجدهم برمیگردد. اما گام اصلی با اوج گرفتن و منسجم شدن این مبارزات، از حق رأی تا دستمزد برابر برای کار برابر و از حق سقط جنین تا دستمزد برای کار خانگی، در قرن بیستم برداشته شد. در این قرن بود که نظریهی فمینیستی از جزوههای مبارزاتی تا رشتهی دانشگاهی، همهی عرصهها را درنوردید و همهی حوزههای مطالعاتی را به لحاظ جنسیتی آگاه کرد. امروزه دیگر سخت میتوان به روانکاوی، نظریهی ادبی، نظریهی فیلم، جامعهشناسی و فلسفه، یا تاریخ و اقتصاد و حقوق، بدون نظریهی فمینیستی اندیشید. مبارزه برای رفع تبعیض جنسیتی و سرکوب مردسالارانه دیگر به جزء جداییناپذیر تلاش برای رفع هرگونه تبعیض، چه ملی و قومی و نژادی و چه طبقاتی یا زیستمحیطی، در هر سطح و منطقهای، بدل شده است. کتابهای این فهرست یا به معرفی و بررسی نظریهی فمینیستی، بهتنهایی و همچنین در تقاطع با دیگر مبارزات ضدسلطه، میپردازند یا خود بخشی از منابع تاریخی دست اول آن در خیز موج دوم فمینیسم محسوب میشوند.