خانواده‌ی فرهنگی چشمه /چشمه‌خوان / مقاله

رازگشایی از اسطوره‌ی لیلیت

۳۰ تیر ۱۴۰۴
نویسنده:
ابن دی جاگر
مترجم:
تحریریه‌ی چشمه‌خوان
share
share
close
رازگشایی از اسطوره‌ی لیلیت

آیا پیش از خلقت حوا از دنده‌ی آدم، او همسری به نام لیلیت داشته است؟ این پرسش، قلب یکی از جذاب‌ترین و بحث‌برانگیزترین اسطوره‌های یهودی را شکل می‌دهد. اسطوره‌ی لیلیت حکایت می‌کند که حوا، همسر اول آدم نبوده؛ بلکه لیلیت، همسرِ نخستینِ آدم، زنی مستقل و سرکش بود که با تمایلات مردسالارانه‌ی آدم مشکل داشت و از فرمانبرداری او سر باز زد. این کشمکش به جایی رسید که لیلیت، بهشت عدن را ترک کرد و به محیطی دورافتاده و بیابانی گریخت؛ مکانی که برخی آن را همان محل عبور اسرائیلی‌ها از دریای سرخ می‌دانند. اما آیا این روایت ریشه‌ در واقعیت دارد؟ لیلیت دقیقاً کیست و این افسانه از کجا سرچشمه گرفته است؟ 

الفبای بن سیرا: خاستگاه روایت لیلیت به عنوان همسر آدم
الفبای بن سیرا، متنی است از نویسنده‌ای ناشناس که اندکی پیش از قرن یازدهم میلادی وارد سنت یهودی شد، برای اولین بار ایده‌ی لیلیت به عنوان همسر اول آدم را مطرح می‌کند. این اثر 22 داستان را در 22 بخش روایت می‌کند که با حروف الفبای عبری مطابقت دارند. یکی از داستان‌های این مجموعه، مربوط به درباری از پادشاه نبوکدنصر است که وظیفه‌ی شفای پسر پادشاه را بر عهده داشت. او برای این کار، نام سه فرشته را روی یک طلسم حک کرد و داستانی را روایت کرد که چگونه این فرشتگان مأمور ردیابی و رام کردن ارواح شیطانی عامل بیماری و مرگ بودند؛ و لیلیت نیز یکی از همین ارواح بود. او سپس با استناد به پیدایش 2:18، به منشأ لیلیت اشاره کرد. الفبا روایت می‌کند که چگونه اولین زوج، آدم و لیلیت، توسط خدا آفریده شدند و در عدن زندگی می‌کردند. اما خیلی زود، مشاجره‌ای میان آن‌ها بر سر موقعیت برتر در هنگام آمیزش درگرفت؛ چرا که موقعیت پایین‌تر را فرمانبردارتر می‌دانستند. لیلیت استدلال کرد که چون هر دو از یک جوهر، یعنی خاک، ساخته شده بودند، قرار گرفتن در موقعیت فرمانبرداری از آدم، مانع برابری و آزادی شخصی او می‌شد. او قاطعانه گفت: «ما برابر هستیم چون هر دو از خاک آفریده شده‌ایم.» (ارتباط میان «آدم» و «خاک» در زبان عبری برجسته‌تر است، زیرا هر دو کلمه ریشه‌ی مشترکی دارند.) با این حال، لیلیت به این ایده که آدم انتظار داشت او فرمانبردار باشد، اعتراض کرد. او جایگاه برحق خود را می‌خواست.
لیلیت آنقدر از تمایلات مردسالارانه‌ی آدم خشمگین و کلافه شد که او تتراگراماتون، یعنی یه‌وه (YHWH)، را که اغلب یهوه تلفظ می‌شود، بر زبان آورد. در سنت یهودی، تلفظ این نام بسیار مقدس بود و کاری که لیلیت انجام داد، کفر محسوب می‌شد. سپس او با پرواز کردن، بهشت را ترک کرد. مقصد او دریای سرخ بود، جایی که اسرائیلی‌ها بعدها از دست لشکریان مصری فرار کردند؛ اتفاقی که برخی ممکن است آن را موازی با فرار لیلیت از ظلم و ستم خود بدانند.
بر اساس الفبا، خدا به آدم اطلاع داد که 100 نفر از فرزندان لیلیت هر روز خواهند مرد تا زمانی که او به عدن بازگردد. احتمالاً در آن زمان آدم و لیلیت فرزندان زیادی داشتند. لیلیت به جای بازگشت به عدن، ایده‌ی مرتبط شدن با مرگ کودکان را پذیرفت و ادعا کرد که برای ایجاد بیماری و مرگ در نوزادان آفریده شده است. لیلیت عملاً به شیطانی تبدیل شد که کودکان را هدف قرار می‌داد. او ادعا کرد که هر کودکی که طلسمی با نام سه فرشته‌ی فرستاده شده برای ردیابی او را بر خود داشته باشد، از او محافظت خواهد شد.
به دلیل همین ارتباط با طلسم‌ها و شیاطین، لیلیت در بسیاری از ادبیات و نمادهای علوم غریبه ظاهر می‌شود. او همچنین به نمادی برای جنبش فمینیستی تبدیل شده است زیرا با تسلیم زنان به مردان مخالفت کرد.
از آنجا که لیلیت از بازگشت به عدن سر باز زد، خدا تصمیم گرفت همسری جدید برای آدم بیافریند. این بار، همسر آدم برابر او نخواهد بود. حوا، مانند لیلیت، از خاک آفریده نشد، بلکه از دنده‌ی آدم آفریده شد تا او فرمانبردارتر از آدم باشد. به هر حال، او از او آمده بود و از همان جوهری که آدم بود، آفریده نشده بود.

لیلیت در کتاب مقدس 
نام لیلیت تنها یک بار در کتاب مقدس، در اشعیا 34:14 ظاهر می‌شود. نسخه‌ی استاندارد جدید اصلاح‌شده چنین می‌خواند: «گربه‌های وحشی با کفتارها ملاقات خواهند کرد، دیوهای بزنما یکدیگر را فرا خواهند خواند؛ در آنجا نیز لیلیت آرام خواهد گرفت و جایی برای استراحت خواهد یافت.» در این بخش، خدا بر ادوم داوری می‌کند و آشکار می‌سازد که آنجا به مکانی متروک تبدیل خواهد شد که حیوانات وحشی و هرگونه شرارت در آن سکونت خواهند یافت. ترجمه‌های دیگر واژه‌ی لیلیت را تفسیر می‌کنند، به جای آوانگاری نام. آن‌ها این واژه را «هیولای شب» (ASV، RV)، «پرنده‌ی شب» (ESV)، «جغد فریادکش» (KJV، NKJV) و اصطلاحات مشابه ترجمه کرده‌اند. همه‌ی این‌ها معانی منفی دارند و بیشترشان ایده‌ی یک موجود شیطانی قادر به پرواز را حفظ می‌کنند.
استفاده‌ی اشعیا از «لیلیت» نشان می‌دهد که نویسنده و مخاطبانش با سنت‌های بین‌النهرینی در مورد این موجود شیطانی آشنا بودند. اشعیا در اینجا از موجودیت دیو-زنی استفاده می‌کند که سومریان باستان آن را «اردات لیلی» می‌نامیدند، تا داوری‌ای را که خدا بر ادوم اعلام کرده بود، تأکید کند.« لیلیتو» منشأ اصطلاح لیلیت است و به موجودی اشاره دارد که در سرزمین‌های بیابانی زندگی می‌کرد، تهدیدی جدی برای زنان باردار و نوزادان به شمار می‌رفت و به جای شیر، در سینه‌هایش زهر تولید می‌کرد. او اغلب با سرخوردگی جنسی و ناباروری مرتبط بود.

ردپای لیلیت در نوشتارها و هنر باستان
قدیمی‌ترین اشاره‌ی شناخته شده به لیلیت از شعر حماسی سومری گیلگمش و درخت هولوپو می‌آید. قدمت آن به حدود 2000 سال قبل از میلاد بازمی‌گردد و داستان اینانا، الهه‌ی عشق شهوانی و جنگ، را روایت می‌کند که می‌خواست از چوب یک درخت بید (هولوپو) برای خود تخت و تختی بسازد. مشکل اینجا بود که اژدهایی در پای درخت لانه‌ای ساخته بود، لیلیت خانه‌ی خود را در میانه‌ی درخت ساخته بود و یک پرنده‌ی زو جوجه‌های خود را در بالای آن قرار داده بود. هنگامی که گیلگمشِ به شدت مسلح اژدها را کشت، پرنده‌ی زو به کوهستان‌ها گریخت و لیلیت به بیابان فرار کرد. در بستر سومری، لیلیت همسر آدم نیست، بلکه شیطانی است که باعث وحشت‌های شبانه می‌شود و مانند یک سِکوبوس عمل می‌کند. در سال 1933، باستان‌شناسان یک لوح سنگ آهکی را در ارسلان تاش، سوریه کشف کردند که برخی معتقدند تصویری از لیلیت را به نمایش می‌گذارد (هرچند برخی پژوهشگران معتقدند که آن اینانا است). پژوهشگران بر این باورند که این اثر هنری به عنوان یک طلسم استفاده می‌شد که در خانه‌ی زن باردار آویزان می‌شد تا لیلیت را دفع کرده و از آسیب رساندن او به مادر یا کودک جلوگیری کند.
کاسه‌های دعانویسی از امپراتوری ساسانی در بابل (قرن 4 تا 6 میلادی) نشان می‌دهد که چگونه مردم آن دوران معتقد بودند که می‌توانند دیوهایی مانند لیلیت را به دام بیندازند. یک کاسه لیلیت را در مرکز به تصویر می‌کشد و به صورت مارپیچی از داخل به بیرون، دعایی از تلمود کاسه را مزین کرده است.

لیلیت، اسطوره یا واقعیت
اسطوره‌ی لیلیت، با وجود جذابیت و نفوذ گسترده‌اش در فرهنگ‌های مختلف، یک تحول نسبتاً متأخر در سنت یهودی محسوب می‌شود. «الفبای بن سیرا»، که قدمت آن به قرون 8 تا 10 میلادی بازمی‌گردد، اولین اثری است که لیلیت را به عنوان همسر نخست آدم معرفی می‌کند، در حالی که یهودیان برای قرن‌ها پیش از آن، حتی تا دوران اشعیا در قرن 7 قبل از میلاد، از دیو-زن لیلیت آگاه بودند، اما نه به عنوان همسر آدم.
مهم است بدانیم که هیچ مبنای کتاب مقدسی برای روایت لیلیت به عنوان همسر آدم وجود ندارد. اشاره‌ی اشعیا به لیلیت (اشعیا 34:14) تنها نامی از یک موجود شیطانی مرتبط با بیابان است که ریشه در اساطیر بابلی و فولکلور سومری قدیمی‌تر دارد و نه همسر آدم.
اسطوره‌ی لیلیت با روایت‌های اصلی کتاب مقدس در تضادهای مهمی قرار می‌گیرد. این اسطوره با ایده‌ی ورود گناه به دنیا از طریق خوردن حوا از درخت معرفت نیک و بد، و همچنین با روایت کتاب مقدس مبنی بر اینکه قابیل و هابیل اولین فرزندان آدم بودند (در حالی که لیلیت فرزندان زیادی داشت)، ناسازگار است.
لازم به ذکر است که ایده‌ی وجود دو زن اولیه برای آدم، پیش از «الفبای بن سیرا» در متون یهودی مطرح شده بود. میدراش قرن پنجم، پیدایش ربا، اولین متنی بود که ادعا کرد خدا در ابتدا دو زن آفرید، اما زن اول به دلیل ظاهر ناپسندش مورد قبول آدم واقع نشد. ترکیبی از این ایده‌ها و باور به لیلیت به عنوان یک دیو زنِ تثبیت‌شده در سنت یهودی (که حتی در طومارهای دریای مرده نیز به عنوان دیو فهرست شده بود و مردان را در خواب اغوا می‌کرد)، احتمالاً الهام‌بخش شکل‌گیری اسطوره‌ی لیلیت به عنوان داستان منشأ او شده است.
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که خود «الفبای بن سیرا» اثری هزل‌آمیز (ساتیریک) است که شامل جوک‌های نامناسب، طعنه‌های تند و حتی ستایش ریاکاران می‌شود. از این رو، این متن را نباید به عنوان منبعی معتبر برای تفسیر کتاب مقدس یا باورها و اعمال دینی دانست.
با این وجود، صرف‌نظر از این چالش‌ها برای روایت کتاب مقدس، ایده‌ی لیلیت در قرون وسطی در میان بسیاری از مسیحیان نیز مقبولیت یافت. این امر در آثار هنری آن دوران مشهود است که مار وسوسه‌گر در باغ عدن را به صورت یک زن-مار هیبریدی به تصویر می‌کشیدند. این تصاویر نشان می‌دهند که لیلیت برای انتقام از آدم به عدن بازگشته، اما از آنجا که آدم برابر او بود، حوا، یعنی زیردست آدم، را ابزار خود قرار داد تا به آدم دست یابد و او را به سقوط بکشاند.

منبع :


Was Lilith Adam’s First Wife? Learn About This Biblical Myth written by Eben De Jager. Mar 22, 2025. The Collector

[ تصویر از : Ernst Barlach]

مطالب مشابه